هوشنگ گلشیری میگوید:«اگر داستاننویس باشید، آنچه را که میبینید، خودش بهتنهایی یک داستان است.»
داستاننویسی از جزئیات ریز و درشت تشکیل شدهاست. در نوشتن داستان باید برای هر کدام از جزئیات سوالی طراحی کرد و داستانی نوشت.
بهعنوان مثال: تصور کنیم که زنی کالسکه کودکی را میکشد. کودک داخل کالسکه به تنهایی خودش، یک داستان است.
برای نوشتن داستان باید خیالپردازی کرد و نوشت. و از تخیلات خود برای خلق شخصیتها داستان کمک گرفت.
هنگام نوشتن داستان بایدکنجکاو و فضول باشید. باید کنجکاوانۀ سوألی را طراحی کنید و سرسختانه برای یافتن پاسخ درست بکوشید.
برای نوشتن یک داستان اگر از یک منبع الهام میگیرید؛ یا از یک موضوعی که خیلی دوست دارید و میخواهید، آن موضوع را بازگو کنید و بنویسید، آن را چگونه ارائه میدهید.
مثلاً در محل کار خود دوستی دارید که یک شخصیت خیلی ویژه و خاصی دارد و شما دوست دارید داستانی از او بنویسید. برای شما خیلی جالب است که دوست شما از واژه عالی حضرت زیاد و بیشاز حد استفاده میکند.
شاید حتی برایتان رفتار و شخصیت دوستان خیلی مضحک، عجیب و مسخرۀ است، و حتی رفتار او هیچ حسی در شما ایجاد نکند.
وقتی میخواهید داستان شخص مورد نظر را بنویسید. مجبور نیستید، نقلبهنقل آن واقعیت را بنویسید.
اگر قد و هیکل شخصیت واقعی داستانی ما کشیده و لاغر اندام است ولی در داستان نیاز است که این شخص کوتاه و چاق باشد. بهتر است از گزینه خیانت استفاده کنید.
یعنی متن نوشته بر داستان ارجاعیت دارد و باید شخصیت داستانی خود را نسبت به متن بنویسید. با اینکه در حقیقت ظاهر او آنگونه که در متن نوشتهایم نیست.
نویسنده باید نسبت به متنی که برایش الهام شده است بنویسید. به این موضوع خیانت به منبع الهام میگویند.
درست مثل زنی که کالسکه کودک را میکشید. اگر نخواهیم در داستان آن زن، مادر کودک باشد. و میخواهیم او دزد کودک باشد.
سوالات یکی پس از دیگری به دنیای تخیلات و مغز ما هجوم میآورد. تا از یک صحنه کوتاه، یک اتفاقی جدید و جالب بسازیم.
گاهی پیش میآید، نویسنده نوقلم، متنی را مینویسد و دست یک ناشر میدهد.
ناشر بعداز خواندن متن، داستان ما را پس میدهد و میپرسد: این چه موضوعی بود که نوشتهاید. آن موقع است زمین و زمان را بههم میدوزیم و قسم میخوریم که آنچه نوشتهایم. عین حقیقت است. ما در نوشتن متن داستان نیاز به خیانت به منبع الهام داریم.
مخاطب متن دوست دارد که داستان شما در متن حقیقت داشته باشد، نه در اصل زندگی شما.
مریم حسنلو
آخرین دیدگاهها