شما جوری زندگی میکنید که انگار مقدر شده تا ابد زنده باشید. و هیچوقت فکری دربارۀ ضعف قوای جسمانی یا اینکه چقدر از عمرتان گذشته بهذهنتان خطور نمیکند. زمان را جوری تلف میکنید که انگار از یک منبع بیپایان به دستش آوردهاید، در حالی که هر روز از عمرتان را صرف کسی یا چیزی میکنید، ممکن است آخرین روز عمرتان باشد.
امروز استاد سوالی پرسیدکه جای تأمل داشت:« فکر کنید که دوست شما سمعکش خراب شده است چه پیشنهادی به دوست خود میدهید. تا اهمالکاری خود را کنار بگذارد؟»
جالب بود که همه دانشجویان نظرهایشان را برای کمک به آن دوست به اشتراک گذاشتند.
بیشتر دوستان پیشنهاد داده بودند. که باطری سمعکش راچک کند، سمعک خود را تمیز کند و شلنگش را بررسی کند، مشخص کند با نداشتن سمعک الان دچار چه مشکلی شده است. دلش را با داشتههایش خوش کند و تا درست شدن سمعک سرگرم کارهای دیگر باشد.
همه سعی داشتند جای دوست عزیز باشند و دنبال راهکاری بودند که به او کمک کنند. اگر سمعک من خراب یا گم میشود چه اتفاقی پیش میآمد. اگر بودجه کافی برای خرید دوباره نداشتم باید در این اوضاع اقتصادی که همه از بیپولی مینالند. چه کسی میتواند کمک مالی به او کند.
صحبت جملهای را موقع صبحانه خوردن چندبار محکم تکرار کردم:«مهم اندازه سگ در مبارزه نیست. مهم اندازه مبارزه طلبی در سگ است.» گاهی ما در زندگی به آخر خط میرسیم و حتی به ته دیگ میخوریم. شروع تحول ما درست درک پایان خط است. آنموقع است که باید آستینها را بالا بزنیم و دنبال راهکاری باشیم تا به موقعیت برسیم.
در کتابی متن جالبی خوانده بودم که متاسفانه نام شخصیت را فراموش کردم. شخصی بخاطر توموری که در سرش بود دچار فلج مغزی میشود و دیگر نمیتواند صحبت کند و پزشکش به او کمک میکند برای صحبت کردن از پلک زدن استفاده کند و آن شخص برای چاپ کتابش بیش از ۲۰۰۰۰۰هزار بار پلک میزند تا بتواند کتابش را به چاپ برساند.
به نظر خود من، نشنیدن دلیلی برای فرار از انجام کارهایمان نیست. شاید الان به این موضوع فکر میکنید من که جای دوست عزیز نیستم.
اما بر این باور هستم که اگر امروز با خراب شدن سمعک، دنبال مقصر باشیم و دست از تلاش بردارم هیچوقت نمیتوانم بر مشکلات دیگر زندگی چیره شویم.
گاهی باید بیخیال شنیدن صداهای ناخوشایند زندگی شویم و بهتر است بهجایش ریتمی از شادی و هیجان در ذهن و افکار خود بنوازیم. حتی میتوانیم از دنیای بیصدای که جسممان در آن گرفتار شده است، بنویسیم.
برای رسیدن به هدف خود بهفکر ضعفهایمان نباشیم، چون آن ضعفها فقط بافته خیال ماست.
آخرین دیدگاهها