نثر
نثر در لغت بهمعنای پراکنده؛ سخن غیر منظوم، یکی از اقسام دوگانه سخن، در مقابل شعر است. نثر در معنای وسیع خود، هم بیان شفاهی و هم بیان مکتوب را دربر میگیرد.
بهطور معمول، نثر از شعر و نظم با ویژگی عاری بودن از وزن و قافیه مشخص میشود، اما نثر بعضی اوقات از بعضی ضوابط شعری از جمله ضربآهنگ و سجع بهره میگیرد، بیآنکه این ضوابط یکسره بر آن حاکم باشد.
نثر مکتوب در ادبیات بیشتر ملتها، بسیار دیرتر از شعر مکتوب بهوجود آمده است و در طول دورۀ رشد خود، نثر هرچه ادبیانهتر شده، از عناصر شعری بیشتر بهره گرفته است.
نثر زبان مقالهها،سفرنامهها، قصه، داستان کوتاه و رمان و… است. قدما برای نثر انواع مختلف قائل بودند و آن را به نثر خطابه، نثر مرسل و نثر فنی تقسیم میکردند. نثری که امروز در داستاننویسی بهکار میرود، به دو نوع نثر گفتاری و نثر نوشتاری تقسیم میشود.
نثر گفتاری
«برف بنای باریدن را گذاشت و دانههای ریز آن مانند پشههای سفید فضای بیابان را پر نمود. گاهی کولاک میشد و گردباد میافتاد توی برف و آنوقت دیگر عوض آنکه از آسمان به زمین برف بیاید، برف از زمین به آسمان میرفت. سرمای کافر چنان پیر مسافر را در میآورد که انسان دلش میخواست قیامت برپا میشد و گناهانش برثوابهایش چربیده و یکسر در آتش گرم و نرم جهنم سرازیر میشد…»
نمونۀ نثر گفتاری از «دوستی خاله خرسه» نوشتۀ محمدعلی جمالزاده.
نثر گفتاری یا نثر محاوره نثری است که از ربان مردم سرچشمه میگیرد و اغلب ویژگیهای این زبان را در خود دارد؛ از این جهت، درک آن برای همه آسان است. در این نوع نثر، جملهها ساده و کوتاه و گاه بریده بریده است و واژهها و گاه افعال اغلب در آن تکرار میشوند.
این نوع نثر از آرایش لفظی کلامی خالی است. تعبیرهای مجازی که در آن بهکار میرود، دور از ذهن و پیچده نیست و در همان حدی است که مردم عادی هنگام گفتوگو اغلب بهصورت کنایه یا ضربالمثل یا اصطلاحات عامیانه بهکار میبرند.
نمونههای خیلی خوب نثر گفتاری در قصههای عامیانه کوتاه و بلند فارسی میتوان دید. این قصهها که در ابتدا بهصورت شفاهی در میان مردم رایج بوده و بعدها نوشته شده است؛ بسیاری از خصوصیات شکل شفاهی خود را حفظ کرده است و نثر آنها شیوۀ گفتار دوران نوشته شدن آنها را نشان میدهد.
کهنترین نمونۀ نثر گفتاری را در کتاب «سمک عیار» که قدیمیترین قصه بلند فارسی است و آثار قرن ششم هجری به شمار میآید، میتوان یافت.
در دوران اخیر علامه علیاکبر دهخدا در سلسه طرحها و قطعههای ریشخندآمیز «چرند و پرند» و سپس محمد علی جمالزاده در داستانهای خود، با تأثیر پذیرفتن از قصههای عامیانه، نثر گفتاری را با اغلب خصوصیاتش بهکار بردند.
نثری که آلاحمد در اغلب داستانها، مقالهها و سفرنامههایش بهکار برده نثر گفتاری است. سبک او با جملههای اسمیه و جملههای کوتاه و مقطّع که پر از تکیه کلامهای خاص، اصطلاحات و ضربالمثلهای عامیانه و اشارههای کوتاه به اشخاص و حوادث و وقایع است، از دیگر نویسندگان متمایز میشود.
نثر نوشتاری
« زمان با قدم آهسته و چشم بیباک بر ایشان میگذشت و با آسوده دل و مغرور میرفتند و جهان را برخود مسلم میدیدند ولی اندکاندک، پنجۀ توانای سرنوشت بر پیکر آنها نیز سنگینی نمود و آهستهآهسته مانند شمعی که به آخر رسد، از شور جوانی و جوشش زندگیشان کاست، و آتش آرزوهای خودسرانه در وجودشان سرد گشت.
دلشان از تکرار خوشیها و آسانی پیروزیها خسته شد و پای روندهشان گویی از طلب باز ماند. جان ملولشان از نیک و بد جهان بیطار گردید و شادی دیگران هم در دیدهشان بیهوده و حقیر آمد. تا به جایی که سستی و فرسودگی هست و نیست را برایشان برابر ساخت…»
نمونۀ نثر نوشتاری از کتاب «نقش پرنده» اثر م.ا. بهآذین.
نثر نوشتاری یا نثر ادبی، نثری است که در آن نویسنده با دقت بسیار به انتخاب کلمات فصیح و خوشآهنگ و فاخر میپردازد، ترکیبهای تازه میسازد و شیوۀ نگارش ادیبانه انتخاب میکند.
در بسیاری موراد، این شیوۀ نگارش، رنگ و صورتی باستانگرایانه به خود میگیرد و بهخصوص از جهت ترتیب اجزای جمله و کاربرد ضمایر به شیوۀ گذشتگان گرایش دارد.
نثر نوشتاری اغلب با زمینه و معنای اثر همخوانی دارد، اگر اثر خصوصیتی تراژیک یا حماسی داشته باشد، حتماً در آن از نثر نوشتاری یا ادبی استفاده میکنند و در این صورت نثر بهکلی از خصوصیت نثر گفتاری یعنی شیوۀ محاورۀ روزمره فاصله میگیرد.
و به زبان سنگین و فاخر ادبی میگراید و کلام، ضوابط شعری را میپذیرد و همانند نثر شاعرانه، بسیاری از صنایع شعری از قبیل تشبیه، استعاره، کنایه، و سایر آرایشهای کلامی و نیز ضربآهنگ در آن راه مییابد.
پی. نوشت: برگرفته از واژهنامه هنر داستاننویسی
آخرین دیدگاهها