وقتی برای نوشتن یک داستان کوتاه دست به قلم میشویم. دنبال موضوعی هستیم که مناسب برای داستان کوتاه باشد. این روزها در میان دستنویسهای خود به نکتههای جدیدی برخورد میکنم. وقتی ایدههای میبینم که برای داستان کوتاه مناسب نبوده و من در تلاش آن بودم که موضوع خود را تبدیل به داستان کوتاه کنم. به این فکر میکنم که چه موضوعی برای داستان کوتاه مناسبتر است. آیا میشود داستانی بدون پیرنگ نوشت و برای خواننده جذاب باشد.
هر ایدهای برای داستان کوتاه مناسب نیست. نکتهای که نویسنده های تازهکار فراموش کردهاند. داستانی که پیرنگ پیچیده یا داستانی که نیاز به آگاهی مفصل از پیشزمینهها دارد، در این مقوله نمیگنجد.
وقتی نگاهی به داستان هدیه کریسمس اثر «اُ. هنری» میکنیم و ساختار نمایشی این داستان را که بهصورت خطی پیش میرود را بررسی میکنیم متوجه میشویم که ساختار و پیرنگ ساده آن برای خواننده جذاب بود و بعد از گذشت سالها هنوز در میان مردم این داستان سر سفره شام تعریف میشود.
امروزۀ چرخشهای غافلگیرانهی اُ.هنری کم و بیش منسوخ شده، ولی هنوز هم بعضی وقتها داستان به شکل طبیعی و بدون خارج شدن از مسیر رخ میدهد.
نویسنده تازهکار و جوانی که خود را پیرنگ پیچیده گرفتار میکند و داستانهایی که با تعلیق پیش میروند و نیاز به ضرباهنگی سریع و هیجانانگیز دارند، میتوانند موضوع و ایده خود را به صورت داستان کوتاه کوتاه در آورند. درون مایه در داستان، چیزی است که بسیاری از خوانندهها میتوانند با آن همذاتپنداری کنند.
وقتی داستان با براساس عمل داستانی پیش نمیرود ما در تلاش هستیم با اتفاقی که در داستان رخ میدهد و حل مشکل آن، و تحولی که در طی داستان پیش میآید، هدف خود را از طرح آن داستان برآورده کنیم. یعنی شخصیت ما آن شخصی نیست که ما در اول داستان با آن آشنا شدیم.
وقتی داستان پیرنگ معمول ندارد. اگر متن ما برای مدتی طولانیتر ادامه پیدا کند، نمیتوتنیم آن تأثیر عاطفی که میخواهیم را روی مخاطب ایجاد کنیم. در چنین داستانی جای سهیم کردن خواننده در تجربهای قدرتمند باید او را با قدرت کلمهها بیحس کرد.
نویسنده باید با سلیقههای رایج در ارتباط باشد. اگر چند سال پیش متنی بدون پیرنگ نوشته میشود بهسختی مخاطب خودش را پیدا میکرد. نویسنده باید بداند که سبک و محتوای داستان مدام تغییر میکند و آشنایی با سلیقههای روز بهتنهایی کافی نیست. نویسنده باید در تلاش باشد حتی اتفاقی را پیش از آنکه به وجود آمده، را به تصویر بکشد.
داستان کوتاه بهخاطر طولش برای نوسنده تازهکار مناسب است. ساختار آن نسبتاً ساده است. نوشتن یک داستان کوتاه چهار صفحهای به سادگی نوشتن یک نامه بهنظر میرسد. (گرچه که واقعاً اینطور نیست!)
برای یافتن موضوع مناسب داستان کوتاه میتوان با مطالعهی مدام مقالهها، روزنامهها و مجلهها، گوش دادن به صداها و تفسیر تصویرهای دنیای پیرامون در این کار به نویسنده کمک کند.
آخرین دیدگاهها