استعداد درک بی‌واسطۀ حقیقت بدون برهان‌های منطقی قبلی، یا تأثیری که نیروی خلاقیت را در ذهن پدید می‌آورد و به‌عبارت روشن‌تر، الهام عاملی است که
«می‌خوام قصه‌مو از روزی شروع کنم که دبیرستان پنسی‌رو ول کردم. دبیرستان پنسی همون مدرسه‌هست که تو اگرزتاول پنسیلوانیاس. لابد اسمشو شنیدی، یا اقلکم آگهیاش
اسطوره (جمع اساطیر) شکل عربی شدۀ واژۀ یونانی historia است به معنی جست‌و‌جو و آگاهی، و آن روایت‌ها و قصه‌های سنتی است که اصل و
ای. ام. فورستر، رمان‌نویس و منتقد انگلیسی در کتاب « جنبه‌های رمان» داستان را چنین تعریف می‌کند:« داستان نقل وقایع است به‌ترتیب توالی زمان‌ـ‌در
در ظاهر همه ما فکر کردن را به خوبی بلد هستیم. وقتی تصمیماتی را می‌گیریم در تفکر این هستیم که آگاهانه و با هدف برنامه‌ریزی
دوستی می‌گفت:« کتابی خریدم و شروع کردم به خواندن و چند صفحه‌ای به پایان کتاب مانده بود که چشمم به متن کتاب قفل شد و
ادبیات ادبیات، جمع ادبیّه به معنی دانش‌های متعلق به ادب است، ادبیات در معنای عام کلمه، غالباً به هر نوع نوشته‌ای گفته می‌شود، مثل بخشنامه‌ها،
در این فصل برگ‌خیزان پاییزی نشستن کنار بخاری روشن که با شعله‌های آبی و سرخ آتشین که جوانه می‌زند و یاد‌آور پاییز زیباست. در
داستان خوب یعنی داستانی که ارزش تعریف کردن را داشته باشد و دنیا بخواهد گوش کند. گام نخست برای یافتن چنین داستانی، داشتن استعداد است.
در داستان داش‌آکل رابطه علی و معلولی بین تمامی اجزای داستان وجود دارد و کشمکش اصلی مواجه بین جبر و اختیار است. این‌گونه همبستگی و
کلیه حقوق متعلق به وبسایت مریم حسنلو می باشد.
آخرین دیدگاه‌ها